جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1310
خیال و عقل در حکمت متعالیه صدرالمتالهین و تاثیر مبانی عرفان نظری ابن‌عربی در آن
نویسنده:
بهزاد مرتضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دو اصطلاح خیال و عقل، در عرفان ابن عربی و فلسفه ملاصدرا از دو جهت مورد مطالعه قرار می‌گیرند. یکی از جهت هستی‌شناسی و دیگر از جهت معرفت‌شناسی در نظام هستی‌شناسی عرفانی بر کل ما سوی الله خیال اطلاق می‌شود و تنها یک وجود حقیقی تحقق دارد و ما سوای اوظل و تجلی آن وجود واحد است . در فلسفه ملاصدرا عوالم وجود به عالم طبیعت ، مثال یا خیال و عالم عقل تقسیم می‌شود عالم خیال حد واسط بین عالم عقل و عالم طبیعت است که هر یک از این عوامل ناظر به یکی از مراتب حسی، خیالی و عقلی نفس انسانی می‌باشند. بدین معنا که در حکمت متعالیه مراتب نقس مطابق و متناظر با یکی از عوالم سه گانه هستی است و هر یک از ادراکات حسی و خیالی و عقلی مرتبط و ناشی از یکی از عوالم وجود است ، ادراکات حسی مطابق با عین حسی خارجی و حکایت از آن دارد. در ادراک خیالی دو حالت است که یکی از ادراکات خیالی متصل که ادامه ادراک حسی است منتها با حذف بعضی از ویژگیهای ادراک حسی، که این هم مربوط به عالم طبیعت و ماده می‌شود. در ادراکات مثالی که نفس با خیال منفصل متحد و مرتبط می‌شود این واقعیت خیال منفصل است که نفس با حرکت جوهری همسطح خیال منفصل و با آن متحد می‌شود. از بعد معرفت‌شناسی خیال و عقل به عنوان دو مرتبه از مراتب ادراکی نفس موضوع "نفس‌شناسی" فلسفی است . البته نفس‌شناسی فلسفی با معرفت‌شناسی فلسفی تفاوت می‌کند. در نفس‌شناسی، نفس به عنوان صورت و کمال بدن و مبدا ادراک و تحریک مورد بررسی قرار می‌گیرد، تجرد، مراتب و قوای آن مورد تحلیل قرار می‌گیرد. ولیکن در معرفت‌شناسی فلسفی بحث از چگونگی تطابق عین و ذهن و چگونگی دلالت مفاهیم ذهنی بر مصادیق خارجی و ملاک صحت و سقم یک معرفت است و اینکه در هنگام معرفت چه اتفاقی می‌افتد آیا صور مادی به ذهن منتقل می‌شوند، یا مماثل آنها در ذهن خلق می‌شوند؟ یا در ذهن حلول می‌کنند؟ به هر حال ملاک علم و معرفت چیست ؟ حضور مجرد نزد مجرد است یا اتحاد عالم بامعلوم. ملاصدرا در تحلیل و تحقیق نفس‌شناسی بخش اعظم ابتکاراتی همچون اصالت وجود، اصل علیت ، حرکت جوهری و ... را به کار می‌گیرد. تجرد مراتب سه‌گانه حس ، خیال و عقلی، از جمله همین ابتکارات است ، وی تحت تاثیر آرای ابن‌عربی بر این باور است که رابطه نفس با صورتهای خیالی و عقلی رابطه ذی‌شان و شان است و نفس یک نحو اتحاد خاص با صور علمی دارد، و این صور محصول خلاقیت نفس‌اند، بدین معنا که نفس در هر مرتبه‌ای از تجرد، قادر به خلق صوری مماثل صور اشیا می‌باشد و راز علم در همین خلاقیت نفس قرار دارد و تنها با اعتقاد به این خلاقیت است که معضلات معرفت‌شناسی قابل حل می‌باشند.
دیدگاه آیت‌الله‌ جوادی آملی درباره عرفان نظری
نویسنده:
مهدی صدفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیت‌الله‌جوادی آملی به‌تبع استاد خود علامه‌طباطبایی و براساس حکمت صدرایی، با تحلیل عین ربط بودن معلول به علت، وحدت وجود عرفانی را پایه‌ریزی می‌کند. با این تحلیل، ماهیت به مفهوم، و سازوکار هستی‌شناختی و منطق هستی در این نظرگاه به تقسیم شیء به وجود و مفهوم برمی‌گردد؛ بنابراین آنچه متن هستی را پُر کرده فقط وجود است که به علم حضوریِ شهودی در مشهد نفس عارف قرار می‌گیرد و جز آن مفهومی است که قوام‌بخش علم عرفان نظری است و کاروبار استدلالات، احتجاجات و منطق عرفانی را فراهم می‌کند؛ ازسوی‌دیگر همین تقسیم‌بندی پایۀ منطقی دوگانۀ «بود و نمود» می‌شود، که والاتر از نگاه تشکیکی است که مقام ذات را حقیقتِ رقایق فیض منبسط و وجودات مقید می‌داند. در این دیدگاه عرفانی، جز ذات اطلاقی حق، که لابه‌شرط مقسمی است و والاتر از مقام و منصب است، دیگر مراتب هستی نمود و سایۀ این حقیقت فوق‌ِمتعال‌اند. این عرفان اصیل توحیدی، تعریف انسان موحد را نیز متفاوت می‌کند؛ دیگر مانند فلسفه سخن گفتن از ثبوتِ استقلالی نفس عارف و قوای ادراکی او در درک هستی خارجی رخت می‌بندد و هویت انسان با نظر به توحید عرفانی خود پرسش‌برانگیز می‌شود که چگونه دربرابر حقیقت توحید، وجود و هویت موحد می‌تواند موجه باشد. این پرسش بحث را دربارۀ فنای عرفانی به‌درستی پیش‌می‌کشد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 58
بررسی عرفان و اخلاق از دیدگاه سهروردی
نویسنده:
توبا سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این تحقیق بررسی اخلاق و عرفان سهروردی می باشد. سوالات مهمی که در این پژوهش با آنها مواجه بودیم، این بود که فلسفه سهروردی چگونه فلسفه ای است و ارتباطش با مسائل عرفانی چیست؟ که بعد از اتمام تحقیق مشخص شد فلسفه سهروردی به شدت رنگ و بوی عرفانی دارد. و از طرفی سهروردی جدای از مباحث فلسفی، به تفصیل به مسائل عرفانی هم پرداخته که این مسائل، هم شامل مسائل عرفان نظری و هم شامل مسائل عرفان عملی می باشد. و ما هم بر این اساس فصل اول کار را به کلیاتِ پایان نامه اختصاص دادیم و در آن به طرح مسأله و ضرورت آن و مسائلی از این دست پرداختیم و در فصل دوم به بررسی برخی از اصول فلسفی سهروردی پرداختیم که این بخش منتج به این شد که سهروردی، اغلب مسائل فلسفی را هم در قالبی عرفانی بیان می کرد. و فصل سوم را به عرفان نظری و فصل چهارم را به عرفان عملی اختصاص دادیم. در این فصول دریافتیم که سهروردی انسان را دارای دو جنبه می داند و اعتقادش بر آن است که روح انسان همچون یک زندانی است که در جسم او اسیر شده و باید برای نجات از این زندان به اصول عرفانی مورد نظر او عمل کند. البته باید توجه داشت که سهروردی اصول عرفانی خود را به شکلی منسجم و در یک کتاب مطرح نکرده، هر چند در رساله کلمه التصوف، بسیاری از این اصول را در حد تعریف و توضیح مختصر بیان کرده است.و در فصل پنجم به بحث اخلاق و اصول اخلاقی سهروردی پرداختیم و مشخص شد که بعضی از اصول اخلاقی که سهروردی آنها را مطرح کرده، در هیچ یک از کتب اخلاقی پیشین موجود نمی باشد و اینکه سهروردی به شدت انسان دین مداری است و اصول اخلاقی و عرفانی او صبغه دینی دارند.در این تحقیق از روش کتابخانه ای و توصیفی استفاده شده است.البته باید متذکر شد که بدون شک سهروردی بر روی نویسندگان، شعرا و فلاسفه بعد از خودش تأثیر گذار بوده است که البته چندان تحقیقی در این مسائل انجام نشده است.
بررسی تطبیقی مرگ ارادی از منظر ابن عربی، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
مفید حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرگ، جایگاهی اساسی در دستگاه اندیشه ی بشری دارد و چیستی و حقیقت آن از دیرباز دغدغه ی ذهنی انسانها بوده و هست . اندیشمندان اسلامی با استناد به آموزه های دین، مرگ را امری وجودی دانسته اند و آن را حیات دیگر تعریف کرده اند در این نوشتار نوعی خاص از مرگ، با عنوان مرگ اختیاری مورد مداقه واقع گردیده است. صاحب نظرانی چون ابن عربی، شیخ اشراق و ملاصدرا نام ولادت ثانیه بر آن نهاده اند و اهلیت آن را به شایستگان وارسته ای نسبت می دهند که با معرفت نفس به مقام انتباه دست یافته اند؛ در این نظرگاه: مرگ ارادی صیرورت آگاهانه ی انسان برای نیل به شریف ترین غایت خلقت است. سیر استکمالی نفس ناطقه و حرکت رجوعی به منزلگاه حقیقی، بی التفات و جذبه ی حضرت الوهیت نا ممکن است. و البته جهد بلیغ و سعی عظیم انسان در ریاضات و مجاهدات حقه ی شرعیه می تواند زمینه ساز عروج باشد. در اثر دستیابی به ملکه ی خلع بدن، پله پله عوالم عالیه ی وجودی در نوردیده می شود. مکاشفات از پی هم وارد می گردند، حقیقت حکمت با بصیرت قلبی حق الیقین می شود و سالک رَسته از کدورات جسم و تعلقات ماده در ضیافت ملکوت، عطر جبروت استشمام می کند و در مقام فنای لاهوت، بقا می یابد.
بازخوانی تأویل ابن عربی از عرش در پرتو حکمت متعالیه و تبلور آن در معماری آئینی
نویسنده:
فاطمه امراله زاده، انشاالله رحمتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقاله حاضر می‌کوشد تا ضمن واکاوی حقیقتِ واژۀ قرآنی «عرش»، به ایضاح معنای حقیقی و مجازی آن پرداخته و تأویل عرش، موضوع استوای حق بر عرش و رابطۀ آن با انسان کامل در کلام ابن عربی و امام در مکتب شیعه و تفسیر مفسّرین حکمت متعالیه از «عرش» در آیات کریمۀ قرآن را بررسی کرده و سپس به تبیین معانی واژۀ عرشه، آرکه و آرخه لاتین بپردازد. در واقع، همان‌گونه که «عرش» در قرآن کریم به معنای حقیقی عرش اللّه که همان مبدأ المبادی آفرینش است و به معنای مجازی (مثل جنّات معروشات یا سقف خانه‌‌ها) نیز به‌کار رفته است، واژۀ آرخه نیز به معنای مبدأ آفرینش در فلسفۀ یونان و نیز طاقی و طاقچه در هنر معماری است. در پاسخ به این پرسش که چرا «عرش» در معانی گوناگون به‌کار رفته است، می‌توان - برمبنای اصل مراتبِ وجود در حکمت متعالیه - گفت که حقیقتِ عرش در هر مرتبه‌‌ای از نشئات وجودی، ظهوری متناسب با آن حقیقت دارد و ظهور ناسوتیِ عرش در عالَم، معابد و مساجد، در اَنفس، وجودِ عنصری پیامبر و امام و به‌ تبع در انسان‌های پیرو آنهاست.
صفحات :
از صفحه 95 تا 118
ترجمه و شرح رساله بسیط الحقیقه وحدت وجود اثر خاتم حکماء آخوند ملاعلی نوری
نویسنده:
مرتضوی صدیقه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
تبیین نسبت وجودی هنر و زیبایی انسان با اسماءالله در هستی‌شناسی عرفانی ابن عربی
نویسنده:
نیلوفر رضازاده , نصرالله حکمت , پرویز ضیاءشهابی , فاطمه شاهرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در آفرینش هنری باطن هنرمند هویدا می‌شود و اثر همچون آینه نمایانگر صاحب اثر است، لذا مظهریّت زیبایی‌های درون با تحلّی به اسماءالله مؤدّی خلق اثری زیباست. پژوهش حاضر با تبیین نسبت وجودی هنر و زیبایی انسان و اسماءالله و هدف ارائه خط مشی جدید به هنرمند معاصر در فرایند خلق اثری زیبا و جاودانه برآمده از زیبایی‌های وجود خود که تجلّی اسمای حق است. این جُستار به شیوه توصیفی-تحلیلی سامان یافته است. نتایج پژوهش با تکیه بر هستی‌شناسی عرفانی ابن‌عربی ناظر بر این است که حق با هنر در ساحت هستی ظهور نموده است. عالم تجلّی اسماءالله یا حقایق وجودی، هنر خداست. حقایق وجودی نیز با زیبایی قرین‌اند. بنابراین هنر و زیبایی حق با تجلّی حقیقت در عالم بسط و ظهور یافته است.سرآمد هنر خدا انسان زیباست. هنر انسان مظهریّت اسماءالله است. هنرمند در مرتبه انسان زیبا با خلق اعمال صالح یا فضایل اسماءالله را در وجود خود آشکار و اثر هنری درونی می‌آفریند. در اثر عینی نیز با علم و اراده و نظر به مرتبه وجودی خود، تحت حاکمیّت اسمای جمال، باطن خود یا هویّت حق را در اثر تجسّم می‌بخشد.از این رو میان هنر انسان در مفهوم آفرینشگری و ظهور حقیقت و زیبایی او از وجه جامعیت و مظهریّت اسمای الهی با اسمای حق نسبت هستی‌شناسانه برقرار است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
تأملی در براهین وحدت وجود براساس تعلیقات امام خمینی بر مصباح‌الانس
نویسنده:
غلامرضا حسین پور
نوع منبع :
مقاله , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفتاح‌الغیب، نخستین اثری است که رسماً در علم عرفان نظری توسط صدرالدین قونوینگاشته شد و مصباح‌الانس اثر شمس‌الدین فنارینیز چونان شرحی تفصیلی در این زمره است که در استدلالی کردن مباحث عرفانی سهم بسزایی دارد. عارفانی چون امام خمینی از جمله محققانی‌اند که تعلیقات آن‌ها در تبیین و ایضاح مقاصد مصباح‌الانس، بسیار مفید بوده است. اما این جستار، منظومه‌ای از براهین وحدت شخصی وجود را، براساس تعلیقات امام خمینی بر مصباح‌الانس، استخراج می‌کند و سپس به ارزیابی این استدلالات، براساس ایضاحات، تبیینات و انتقادات امام می‌نشیند. مهم‌ترین نقدهای امام بر براهین وحدت وجود و شبهاتی که علیه آن مطرح شده است، حول دو محور خلط مفهوم به مصداق و یا حمل ذاتی اوّلی به حمل شایع صناعی و خلط وجود مطلق با مطلق وجود است. از نظر امام، این نوع شبهات که ناشی از خلط مفهوم با مصداق هستند، میان وجود مطلق مفهومی و عینی تفاوتی قائل نیستند، در صورتی که اطلاق مورد نظر در باب حق تعالی، مشتمل بر وجود عینی است. امام معتقد است که این براهین، بر واجب‌الوجود اقامه نمی‌شوند، بلکه بر طبیعت وجود اقامه می‌شوند و مدعی‌اند اگر مطلق وجود برداشته شود، واجب‌الوجود هم برداشته می‌شود. در صورتی که مطلق یا طبیعت وجود، اعمّ از وجود واجب و ممکن یا مطلق و مقیّد است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 121
بررسی تطبیقی جایگاه نفس انسان در جهان هستی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
آرزو درفشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل جذاب در حیطه نفس آدمی این است که نفس از چه جایگاهی در هستی برخوردار است ؟ خداوند چه مقام و جایگاهی برای آدمی قرار داده است ؟ با دو دید می شود به تبیین این مساله پرداخت : دید عرفانی و فلسفی که هر دو با اینکه حقیقت آدمی را به نفس او می دانند ولی به دلیل مبانی متفاوتی که دارند تصویری که از این جایگاه می دهند نیزتا حدی متفاوت است . ابن عربی نفس آدمی را نسخه الهی ، جامعیت کبری ، و در نهایت عالم صغیر می داند که با گذشتن از عوالم سه گانه وجود یعنی عالم مادیات ، عالم میانی یعنی عالم مقداری و محسوسات که عالم مثال نیز نام دارد و سومین نشئه عالم یعنی عالم صور عقلی و مثل مفارق به مرتبه ای می رسد که عنوان « حضره الخلیفه » و « مرآت الحضره الهیه » را به خود اختصاص می دهد زیرا که مظهر ذات ، به جمیع اسماء حسنی « انسان کامل است » .ولی در حکمت متعالیه گویی این دو در هم آمیخته می شوند و تفاوتها به حداقل می رسد به عبارت دیگر دیدگاه ملاصدرا در مورد نفس و جایگاه آن در نظام هستی تا حدودی بیان فلسفی دیدگاه ابن عربی می باشد ، بنابراین میتوان گفت که دیدگاه صدرالمتالهین در این مورد نوعی زمینه عرفانی داشته است ، با وجود این ، تفاوتهایی نیز بین این دو دیدگاه وجود دارد که در ضمن این پژوهش به آنها اشاره خواهد شد . لذا در ابتدا به تبیین این جایگاه در عرفان می پردازیم وبه مراتبی که ابن عربی برای هستی قائل است و جایگاه آدمی در این سلسله مراتب ، و در نهایت به نظر ملاصدرا اشاره می شود که همچون پلی ارتباطی بین فلسفه و عرفان عمل می کند .
تأثیرابن عربی بر معاد شناسی ملاصدرا
نویسنده:
هاجر قراولان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبحث معاد اصولاً از پیچیدگی خاصی برخوردار است و متکلمین و فیلسوفان و عرفای مسلماننظرات مختلفی را در باب آن مطرح نموده اند. صدرالمتألهین شیرازی،فیلسوف مسلمان ایرانی با شیوه ی خاص خود تلاش کرده تا در حل مسئله معاد،هم به نصوص و ظواهر قرآن و حدیث وفادار بماند و هم مقام عقل را رأس بدارد و شبهات آن را حل کند ، ضمناً خلأ توجیه فلسفی آن را نیز مرتفع سازد. ایشان در این میان از عارف نامی ، محی الدین ابن عربی بسیار تأثیر پذیرفته و با استمداد از عرفان ایشان به تفسیرهای نوینیدر باب معاد دست یافته که می توان از آن به عنوان تقارب هر چه بیشتر فلسفه و عرفان در نظام فلسفی ملاصدرا یاد کرد. توانایی صدرا در جمع بین منابعبهوی این امکان را داد که هر جا که لازم باشد از آراء و اقوال ابن عربی به عنوان تأیید گفته های خویش در پذیرفتن اصول و مقدمات هستی شناسی در اثبات معاد بهره گیرد . استفاده ی ملاصدرا از عنصر عرفان درضمن مسائل معاد شناسی ایشاننیز نمودی از خود به جا گذاشته است که برخی از این مسائل مطرح شده و نحوه ی تأثیر پذیری صدرا از این عارف مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 1310